حوزههای فعالیت شورا و چگونگی آن
۱-کیفیت اجرای شورا:
عبدالقادر عوده در جلد اول کتاب «التشریع الجنایی» مینویسد: شریعت لازم دیده که شورا را به عنوان یک اصل و قانون کلی مطرح نماید و نحوهی اجرا و تدوین آیین نامههای اجرایی را به اولیای امور وانهد. زیرا راهکارهای عملی، متأثر از شرایط زمان، مکان و عرف جامعه است. و این اولیای امور هستند که باید متناسب با اقتضای شرایط جامعه، راهکار مناسب و شایستهای را برگزینند، لذا شاید در جایی از طریق رایزنی و هم اندیشی بزرگان خاندان و سران عشایر شورا را عملی سازند و در جامعه دیگری از طریق رایزنی با نمایندگان گروهها به این مهم برسند، و یا اینکه تصمیم نهایی را به شورایی مرکب از افرادی متخصص، متعهد، مجرب و امانت دار واگذارند. یا به انتخابات مستقیم یا غیرمستقیم اعضای شورا متوسل گردند. خلاصه اینکه: اولیای امور میتوانند از هر روش مناسب دیگری با استفاده از علوم و تجربیات بشری بهره ببرند، به شرط آنکه هیچ ضرر و زیانی برای فرد، جامعه یا نظم اجتماعی نداشته باشد.
اسلام ضوابط و اصول محدودی را وضع نموده که به هنگام استفاده از ساز و کار شورا و عمل به آن باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا این قواعد هم ارزش با اصل «شورا» و مانند آن، تغییر ناپذیر و بدون بدیل هستند. منظور اصول برگرفته از آیات الهی و سنت صحیح پیامبر است که عدول از آنان به منزلهی اجتهاد در برابر نص است که از نظر علمای علم اصول نیز نادرست و ناپذیرفتنی است.
یکی از قوانین مهم در اجرای شورا موضوع تکلیف گروه اقلیت است. شرع بر آنان واجب نموده علیرغم مصوب نشدن رأی و پیشنهاد آنان باید نخستین کسانی باشند که در راستای تحقق مصوبات شورا و رأی اکثریت بپاخیزند و با اخلاص و به اعتبار الزام آور بودن مصوبات شورا از هیچ کوششی دریغ نکنند، هم دل و یک صدا با سایر اعضا از این مصوبات، به طور جدی دفاع نمایند و بر این باور قلبی باشند که پس از اتمام مرحله شورا و آغاز مرحله اجرا، هیچ کس حق مخالفت، مناقشه و تشکیک در مصوبات شورا را ندارد. این اصل در واقع همان سنتی است که رسول خدا (ص) پایه گذار آن بوده و پیروی از آن طبق فرامین الهی الزامی است: و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا (حشر-۷).
عبدالقادر عوده در این خصوص به شورای غزوه احد استدلال میکند که اکثریت، برخلاف نظر رهبرشان، با اصرار معتقد به کارزار با دشمن در خارج از مدینه بودند و رسول خدا در مقام رهبر و عضوی از اقلیت نخستین کسی بود که رأی اکثریت را برای اجرا پذیرفت، از مجلس برخاست، به منزل رفت و لباس رزم پوشید و به جمع یارانش بازگشت تا گروه اقلیت و اکثریت را برای مقابله با دشمن در خارج از مدینه رهبری کند. آری! رسول خدا علی رغم اینکه جزو گروه اقلیت بود، برای اجرای رأی اکثریت، قبل از دیگران آماده شد. جالب اینکه حوادث احد نشان داد که رأی اقلیت برای اجرا مناسبتر بوده و در صورت اجرا، چه بسا که بسیاری از حوادث تلخ و زیان بار احد پیش نمیآمد.
استاد عوده همچنین به جنگ با مرتدین در دورهی صدیق اتقی اشاره کرده و مینویسد: در ابتدا اکثریت به عدم جنگ، تسامح و گذشت رأی دادند، اما گروه اقلیت و در رأس آنان ابوبکر صدیق نظر دیگری داشتند. مرحله شورا با تمایل و گرایش اکثر یت به رأی صدیق بزرگوار خاتمه یافت و زمان اجرا فرا رسید. در این هنگام اقلیت، نخستین کسانی بودند که در راستای اجرای مصوبه شورا از مال و جان و فرزندانشان چشم پوشیدند.
این سنت و رویکرد مبارک همان نسخه شفابخشی است که برای درمان برخی از نظامهای دموکراتیک امروزی باید به کار بسته شود. نظام شورایی در این سیستمها، شدیداً ضعیف و ناتوان به نظر میرسند. سبب اصلی این نابسامانی در این است که این نظامها به اقلیت اجازه میدهند که پس از اتمام مرحله رأی گیری و آغاز مرحله اجرا، هم چنان در خصوص ارزش و جایگاه مصوبات شورا شبهه افکنی و مخالفت ورزنده. سید قطب نیز ضمن تأکید بر ضرورت وجود روحیه پیشگامی در همه اعضای در مرحلهی اجرا مینویسد: شکل حقیقی نظام شورایی اسلام فقط با توجه و دقت نظر در فراز پایانی آیه به کمال میرسد، با توجه به این قسمت است که در مییابیم شورا با ترجیح یک نظر یا ردّ رأی دیگر به پایان نمیرسد، بلکه در نهایت در عرصه عمل نیز محتاج توکل به خداست: فاذا عزمت فتوکل علی الله، ان الله یحب المتوکلین.
رسالت شورا در گام اول، وارسی نظرگاههای موجود و گزینش رویکردی از بین رویکردهای ارائه شده است، که در این صورت «مرحله شورا» تمام میشود و «مرحله اجرا» فرا میرسد. اجرایی که باید متکی بر اراده و تصمیم خلل ناپذیری باشد در این مرحله است که مسلمان متوکل، نتیجه را به سنن و قدر الهی جاری در هستی میسپارد تا همه چیز براساس مشیت الهی او سر و سامان بگیرد. چنان که پیام آور خدا به طور عملی این آموزههای ربانی را به شاگردانش آموخت. ابتدا به انان مفهوم حقیقی شورا و اظهارنظر شفاف و آمادگی برای عملی ساختن نتایج شورا، آن هم در امور بسیار خطیر و مهم جامعه را آموخت. سپس درس دوم را از طریق تهیه اسباب و توکل به خدا با تأکید بر اجرای مصوبهی شورا (خروج از مدینه) عملی ساخت.
سید قطب در خصوص تمسّک به اصل شورا و نه شکل و روش آن بیان میدارد: اسلام شکل و قالب یکسان و غیر قابل انعطافی برای تحقق اصل شورا تعیین نکرده بلکه روش اجرای آن را به خود امت وانهاده است تا راهکاری را سازگار با محیط زندگی، عرف و عوامل اجتماعی، فرهنگی و تجربیات بشری برگزینند. شورا مدل خشک و بیروحی نیست. بلکه به مثابهی روحی است که پس از نثبیت حقیقت ایمان در قلب آدمی و آگاهی و رفتار متناسب با آن ناشی شده است. سخن گفتن درباره شکل و ظاهر نهادهای اسلامی بدون توجه به حقیقت ایمان ماورای آنها کافی و کارگشا نیست. لذا به گفتهی سید: هرگاه مسلمانان به شناخت حقیقت نائل آیند و قلوبشان به تسخیر ایمان حقیقی درآید، خود به خود نظام اسلامی پا میگیرد و یک شکل از آنکه مناسب و در خور این مسلمانان و محیط و احوال کلی انان باشد، پدید میآید و مبادی اسلام به خوبی محقق میگردد.
۲- شرایط عضویت در شورا: اعضای شورا باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشند.
الف - ایمان راستین: شورا براساس قرآن یک تجربه ایمانی است که در کنار نماز و اجابت دعوت الهی مطرح شده است. لذا ایمان، عمل صالح، تقوا و مجاهدت مخلصانه از جمله خصوصیات ضروری اعضای شوراست.
ب - آگاهی از برنامه الهی،
ج – آشنایی و شناخت لازم از موضوع مورد بحث در شورا.
د- درک روشن از هدف شورا، و اینکه شورا یک بررسی و پژوهش جمعی است که به مثابه یک تلاش بشری توسط افراد مؤمن و ملتزم به برنامه و قانون الهی صورت میگیرد و مهم ادای این وظیفه است. به سخن دیگر، هدف؛ تنها درستی مصوبات نیست بلکه منظور اصلی ادای عبادتی به نام شورا و برخورداری از برکت آن و تقوای بیشتر است.
هـ- مفروض گرفتن اینکه رأی صحیحتر ممکن است غیر از نظری باشد که در این برهه حائز اکثریت شده است، با این وجود، هیچ کس حق اعتراض به مصوبه شورا را به خود نمیدهد و به طور جدی برای تحقق آن تلاش میکند. در عین حال، همگی این آمادگی فکری را دارند که چنانچه در فرصت و موقعیت مشابهی قرار گیرند. چه بسا که رأی جدیدی را تأیید و مصوب کنند.
و- آگاهی از اینکه حوزههای کار شورایی به اعتبار موضوعات قابل طرح در شورا، براساس شرایط زمانی و مکانی و عوامل اجتماعی و فرهنگی حاکم بر فعالیت یک جماعت دینی میتواند محدود یا گسترده باشد.
۳- وظایف و اختیارات شورا
تفسیر جصاص یادآور میشود: شورا هم به امور دنیا میپردازد و هم به موضوعات دینیای که وحی الهی درباره آنها ساکت است. در هر صورت لازم است که موضوع شورا و مصوبات آن به کتاب خدا و سنت صحیح عرضه شود تا هیچ گونه ناسازگاری با برنامه و فرامین الهی نداشته باشد.
۴- انتخاب یا انتصاب اعضای شورا
هر دو روش انتخاب و انتصاب اعضای شورا جایز و پسندیده است و این بر عهده مسؤولین هر نهاد و سازمان دینی است که براساس آگاهی از پتانسیل اعضا، شرایط و اوضاع موجود، و آمادگی افراد تصمیم مقتضی را بگیرد. در هر صورت اعضای شورا باید برخوردار از خصوصیات مذکور در این درس باشند.
۵- روش تعیین کارگزاران اجرایی
شورای مهاجرین و انصار در صدر اسلام، خلیفه پیامبر (امام، رئیس دولت اسلامی) را بر میگزیدند و عموم مسلمین نیز از طریق بیعت رأی و وفاداری خود را نسبت به او اعلام میکردند. امروزه نیز بیعت با مرشد عام یا امیر در برخی از جماعتهای دینی پذیرفته شده است. در بسیاری از جوامع امروزی شاهد ساز و کار برگزاری انتخابات و مراجعه به آرای مستقیم یا غیر مستقیم مردم هستیم. انتخابات را میتوان به مثابهی جایگزین مناسب و مطلوبی برای بیعت به حساب آورد. در مورد کارگزاران اجرایی یک جماعت دینی میتوان از روش انتصاب یا انتخاب بهره برد.
عبدالقادر عوده از کتاب «احکام السلطانیه» نقل میکند: وظیفه حاکم، یا به اصطلاح فقها امام، در شریعت اسلام؛ جانشینی پیامبر در حراست از دین و در عین حال سیاست و مدیریت امور دنیا است.
امامت (خلافت) به گفته فقها عقدی است که تنها با رضایت و اختیار افراد منعقد میشود و به موجب آن لازم است که امام بر کلیه امور داخلی و خارجی جامعه در راستای تأمین مصالح و منافع آن اشراف و نظارت داشته باشد.
ناگفته نماند که شریعت برای امت نیز حق نظارت و حتی عزل حاکم را در صورت سلب ویژگیهای الزامی امام و کوتاهی و دریغ در ادای وظایف محوله محفوظ شمرده است. خلفای راشدین نیز استانداران و فرماندهان نظامی را منصوب و گاهی در انتصاب آنان با اعضای شورا مشورت میکردند و از آنجایی که خود خلیفه به نسبت کارکرد آنان در برابر خدا و مردم احساس مسئولیت میکرد، شخصاً امر نظارت، بررسی عملکرد و در صورت نیاز عزل آنان را به انجام میرساند.
در یک جماعت دینی با الگوبرداری از سیرت خلفای راشدین میتوان مسئولین بخشها و نهادهای مختلف سازمانی را منصوب کرد و یا با لحاظ کردن این مطلب که اهداف و مقاصد دینی ثابت و تغییر ناپذیرند اما وسایل و روشها سیال و متغیرند، میتوان از ابزار و ساز و کارهای جدیدی یرای تحقق آرمانها بهره برد و از روش انتخاب نیز استفاده کرد.
۶- وجوب و ضرورت شورا:
علما در خصوص حکم شورا و الزام آور بودن مصوبات شورا اختلاف نظر دارند. نظر فقهی اخوان المسلمین بر این است که مصوبات شورا الزام آور است. چنانچه عضوی ملاحظه و پیشنهادی داشته باشد، باید از طریق روشهای رایج و تعریف شده در سازمان، و بدون تخریب دیگران و یا گروه گراییهای داخلی نظرش را اعلام کند تا در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیریهای درون سازمانی مسیر مطلوبش را طی نماید.
۷- شورا در کلاس:
شورا تنها یک درس در کنار سایر آموزهها و یک صرفا یک موضوع فرهنگی نیست که عقلاً ارزشمند شمرده شود. بلکه دارای برنامهی پرورشی و قوانینی است که باید در عمل تجربه شود تا به تدریج به صورت یک امر نهادینه شده و صفت برجسته و متمایز اعضا و جماعت دینی آنان متجلی شود. از این رو ضروری است که تربیت شورایی را از سطوح پایین، از کودکان و کلاسها شروع کنیم چرا که این مهم تنها با کار آموزشی و نظری محقق نمیشود و در کنار کار تئوری نیازمند برگزاری کارگاههای عملی و تجربیات واقعی است.
تمرین شورا و ضوابط آن
۱- متربیان برای تصمیم گیری در خصوص برگزاری یک همایش عمومی گرد هم آیند و در مواردی مثل: قرار ملاقات، برنامه، مکان و زمان دیدار، دستور جلسه و ترتیب مفاد آن تصمیم گیری شورایی نمایند.
۲- مربی میتواند مسؤول اجرایی را برای یک سفر گروهی تعیین کند و سپس متربیان در مورد: مقصد، زمان و برنامه داخلی اردو، وسیله ایاب و ذهاب، روش اجرایی جزئیات برنامه، تصمیم گیری جمعی نمایند.
۳- متربیان برای اجرای سایر فعالیتهای تربیتی مانند: جلسه روحی شبانه، اردو، جلسات پرسش و پاسخ و سخنرانی میتوانند کار شورایی را تجربه کنند و رفته رفته در عمل با قواعد و ضوابط آن انس بگیرند.
۴- التزام عملی و اطاعت از مصوبه شورا از جمله امور مهم در یک کارگروهی و شورایی است. متربیان باید بیاموزند که در مرحله شورا و تصمیم گیری از رأی و پیشنهاد خود دفاع کنند اما در مرحله اجرا همگی مصوبه شورا را نظر خود بدانند و به طور جدی در نظر و عمل از آن حمایت کنند.
۵- متربیان میتوانند در حل برخی از مشکلات و رفع بعضی از موانع اجتناب ناپذیری که معمولاً در اداره کلاس وجود دارد در حدود اختیارات به شورا متوسل شوند.
۶- اسرهها باید مصوبات مسؤولین و نهادهای بالاتر جماعت را اجرا نمایند و چنانچه در مصوبه به چگونگی اجرای مفاد آن اشاره نشده باشد، میتوانند در خصوص روش اجرای آن مشورت، هم اندیشی و تصمیم گیری نمایند.
۷- چنانچه مربی امری را به یک متربی محول نماید بر او لازم است که اطاعت نماید و در همان حال میتواند نظر یا پیشنهاد خود را به طریق شایسته و مناسبی با مربی خود درمیان بگذارد. البته روشن است لزوماً این قبیل دستورها باید از جمله امور معروف و خداپسندانه باشد. چرا که: «لاطاعه لمخلوق فی معصیته الخالق» و «انما الطاعه فی المعروف».
۸- در صورتی که افراد شاخص جماعت یا اشخاص تأثیر گذار دیگری در جلسه شورای کلاس حاضر باشند باید از اظهار نظر کردن یا شرح و نقد آرای دیگران و یا مخالفت با فکر و نظر سایرین خودداری نمایند و به متربیان فرصت دهند تا آرا و پیشنهادات خود را مطرح نمایند و سخن آنان را در اثنای اظهارنظر قطع نکنند و با دقت و ادب به سخنان دانش اموزان گوش فرا دهند.
۹- چنانچه رأی جدیدی به ذهن یک متربی خطور کند لازم است که پس از شنیدن آرای دیگران با کسب اجازه، نظر جدید خود را بیان نماید چه بسا که نظر او مفید و سازنده باشد و به روشن شدن موضوع کمک نماید.
۱۰- به هنگام بروز اختلاف واجب است که «ادب اختلاف» رعایت شود و آرای متضاد و سلیقههای متنوع، دوستی و همکاریهای موجود را خدشه دار نسازد. چرا که اخوت ایمانی برای ما به مراتب مهمتر از رسیدن به یک نظر درست در هر مسأله است.
۱۱- اگر در هر موردی، اجماع حاصل نشود ناگریز موضوع به رأی گذاشته میشود و همگی رأی اکثریت را میپذیرند. در صورت تساوی آرا، رأی مربی تعیین کننده خواهد بود.
۱۲- هرگاه موضوعی به شور گذاشته میشود، الزاماً افراد باید در گقت و گوها مشارکت جدی نمایند و از انفعال و سکوت خودداری کنند چه بسا که نظر آنان سودمند باشد. و اما در مورد موضوعی که در دستور کار شورا قرار ندارد، هر فرد میتواند پیشنهادات و نظرات خود را به عنوان مشورت بیان نماید.
شورا در خانواده
جه زیباست که مرد با همسرش و فرزند با والدینش به مشابه یک پارلمان کوچک در فضایی مالامال از اعتماد و عشق کار شورایی را تجربه کنند و درباره تربیت بهتر و برتر نونهالان و کودکان، تأمین نیازها و امور بچهها، رعایت شئونات خانوادگی، اخلاقی و اجتماعی به رایزنی و تبادل افکار بپردازند و بدین وسیله آزادی بیان و مشارکت در پذیرش مسئولیت را در فرزندان نهادینه سازی کنند. والدین میتوانند روش تعامل و رابطه با همسایگان را نیز با فرزندان خود به شور بگذارند. و به یک جمع بندی مشخصی درباره امور و مصالح مشترک همسایگان و راههای تأمین نیازهای مادی و معنوی یکدیگر و تعاون و همکاری در امور نیک و خداپسندانه برسند.
نظرات